حجم محدود

نظرات- مقالات - خاطرات شخصی شخصی

حجم محدود

نظرات- مقالات - خاطرات شخصی شخصی

نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی

نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانیدلم از تو چون برنجد که به وهم درنگنجدنفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنوغم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویمعجبت نیاید از من سخنان سوزناکمدل عارفان ببردند و قرار پارسایاننه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتماگرت به هر که دنیا بدهند حیف باشدتو نظیر من ببینی و بدیل من بگیرینه عجب کمال حسنت که به صد زبان بگویممده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندممزن ای عدو به تیرم که بدین قدر نمیرمبت من چه جای لیلی که بریخت خون مجنوندل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد که به دوستان یک دل سر دست برفشانیکه جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانیکه به تشنگی بمردم بر آب زندگانیتو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانیعجبست اگر بسوزم چو بر آتشم نشانیهمه شاهدان به صورت تو به صورت و معانیهمه بر سر زبانند و تو در میان جانیو گرت به هر چه عقبی بخرند رایگانیعوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانیکه هنوز پیش ذکرت خجلم ز بی زبانیتو میان ما ندانی که چه می​رود نهانیخبرش بگو که جانت بدهم به مژدگانیاگر این قمر ببینی دگر آن سمر نخوانینه به وصل می​رسانی نه به قتل می​رهانی