-
کن کور دکترا یا دکترا در کنکور
چهارشنبه 5 دیماه سال 1386 23:32
از پله های مترو که بالا میای سمت راست نوشته خ-آزادی یادگارامام میای بالا سوار خطی های آزادی میشی جلو دانشگاه پیاده میشی یه دویستی میدی به راننده و پیاده میشی. سوالها ۶۰ تاس و فقط کافیه که ۱۲ تاش رو جواب بدی تا مرحله اول ok شه میگن نفر اول ریاضی پارسال تو مصاحبه ردش کردن. سالی ۳ نفر هم انصراف میدن. هر روز باید بری...
-
غباری در بیابانی
پنجشنبه 8 آذرماه سال 1386 00:05
بعد ازاین همه وقت که از شعرای رهی معیری بدم میومد یه شعر در وصف حال خودم وخیلی ها از رهی پیدا کردم نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی ندارم خاطرم الفت نه با مهری نه...
-
مگه بت نگفته بودم
یکشنبه 27 آبانماه سال 1386 00:40
افصوث و ثد افثوص کح ما عذ خودمون قافلیم ولی مولانا فهمیده بود که چه خبره ای قوم به حج رفته، کجایید کجایید؟ معشوق همین جاست، بیایید بیایید معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟ گر صورت بیصورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار از این...
-
یانگوم خانی
شنبه 19 آبانماه سال 1386 01:30
یانگوم خانی(برداشتی آزاد از لولیتا خوانی) این یانگوم پاک و محجوب هم داره از بین ما میره خدا بیامرزه امواتتونو .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.--.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-..-.-.-.---..-.-.-...-.-.-.- نکته اول در خرید لپ تاب اینه که نگاه کنید لبش بیش از حد تاب نداشته باشه...
-
بت عیار
دوشنبه 22 مردادماه سال 1386 01:18
هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد٬ دل برد و نهان شد هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد ٬ گه پیر و جوان شد گه نوح شد و کرد جهان را به دعا غرق٬ خود رفت به کشتی گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد٬ آتش گل از آن شد شد یوسف و از مصر فرستاد قمیصی٬ روشنگر عالم از دیده یعقوب چو انوار بر آمد ٬ نادیده عیان شد حقا که هم او بود که اندر یدِ...
-
نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی
دوشنبه 28 خردادماه سال 1386 00:48
نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی دلم از تو چون برنجد که به وهم درنگنجد نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم عجبت نیاید از من سخنان سوزناکم دل عارفان ببردند و قرار پارسایان نه خلاف عهد کردم که حدیث جز تو گفتم اگرت به هر که دنیا بدهند حیف باشد تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری نه عجب کمال...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1386 00:16
شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب ،در صبح باز باشد عجبست اگر توانم که سفرکنم ز دستت بکجا رود کبوتر که اسیر باز باشد ؟ زمحبتت نخواهم که نظر کنم برویت که محب صادق آن است که پاکباز باشد بکرشمه عنایت ، نگهی بسوی ما کن که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد سخنی که نیست طاقت که زخویشتن بپوشم بکدام دوست گویم که...
-
مولوی
شنبه 1 اردیبهشتماه سال 1386 00:05
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بیمنتها ای آتشـی افروخته در بیشه اندیشها امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا خورشید را حاجب توی، اومید را واجب توی مطلب توی، طالب توی، هم منتها، هم مبتدا در سینها برخاسته، اندیشه را آراسته همخویشحاجت خواسته، همخویشتنکردهروا ای روح بخش بیبدل وی لذت علم...
-
سعدی
شنبه 11 فروردینماه سال 1386 03:00
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود می با جوانان خوردنم باری تمنا میکند از مایه بیچارگی قطمیر مردم میشود زین تنگنای خلوتم خاطر به صحرا میکشد غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحب دلی جایی که سرو بوستان با پای چوبین میچمد دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم...
-
شکست عشقی
دوشنبه 6 فروردینماه سال 1386 02:01
دیدی چی شد؟ من که ندیدم. باز هم که شکست عشقی خوردم. وسط عیدی بعد از خوردن این همه هله هوله (البته شاید هم حلح حولح) . آخه درسته آقای فردوسی پور؟ خواستم به داماد بگم بیا چند دقیقه جامون عوض. البته همش تقصیر توئه. همه که گفتن برو بگیرش خودت نرفتی . حالا داره .... پماد بمال خوب میشه . ولی باید بعد از تموم شدن سوزش بمالی.
-
مجویید
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1385 17:02
ای بی خبران ز درده و غم خیزید و رها کنید راهم من گم شده ام مرا مجویید یاگم شدگان سخن مگویید
-
شروع
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1385 18:56
سرگشتگان وادی پندار را بگوی کان روز میرسد کاز آسمان ستاره احمد شود بلند واز هرکرانه بانگ محمد شود بلند آن روز میرسد - آ» روز میرسد. صحنه اول ... (ما تو باشگاه شاگرد داوودیم) آُفرین . به من میگفتن علی ۳۰ ثانیه چون تو ۳۰ ثانیه حریف رو ضربه میکردم. این رو هم که میبینی مدرک مربی گری ندارم برا اینه که مثل این داوود پول...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آذرماه سال 1385 16:49
من علیم که خدا قبله نما ساخت مرا جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا من کـه یکبـاره در از قلعه خیـبر کنـدم داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مـرا الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ثم الثانی و الثالث و الرابع الهم العنهم جمیعا
-
مرگ موش
شنبه 4 آذرماه سال 1385 11:31
روز های اول : نمیدونستم چیم چون تازه به دنیا اومده بودم. روزهای دوم: فکر میکردم گربه ام چون مامانم خیلی منو لوس کرده بود(بابامم بدتر). روزهای سوم : فکر میکردم شیرم چون نمرم از همه بهتر میشد!!! روزهای چهارم : فکر میکردم خرگوشم چون کنکورم توپ شده بود. روزهای پنجم : فهمیدم که موشم تازه شاید بدتر چون دانشگاه داشت سوسکم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 آذرماه سال 1385 00:35
میخوام یرم پا ندارم میخوام نرم جا ندارم گریه کنم دل ندارم داد بزنم نا ندارم