من علیم که خدا قبله نما ساخت مرا جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا
من کـه یکبـاره در از قلعه خیـبر کنـدم داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مـرا
الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ثم الثانی و الثالث و الرابع
الهم العنهم جمیعا
روز های اول : نمیدونستم چیم چون تازه به دنیا اومده بودم.
روزهای دوم: فکر میکردم گربه ام چون مامانم خیلی منو لوس کرده بود(بابامم بدتر).
روزهای سوم : فکر میکردم شیرم چون نمرم از همه بهتر میشد!!!
روزهای چهارم : فکر میکردم خرگوشم چون کنکورم توپ شده بود.
روزهای پنجم : فهمیدم که موشم تازه شاید بدتر چون دانشگاه داشت سوسکم میکرد.
هنوز روزهای بعدی رو ندیدم اگر دیدم خبرتون می کنم.
قربون شما .